English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4547 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
it is of a normal size U دارای اندازه عادی یا معمولی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
normal U عادی معمولی
onery U عادی معمولی
ornary U عادی معمولی
ornery U عادی معمولی
workaday U معمولی عادی
normalizes U بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalize U بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalising U بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalises U بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalised U بصورت عادی و معمولی دراوردن
standard gauge U اندازه معمولی
outsize U اندازه متفاوت با عادی
supernumerary U بیش از اندازه عادی فوق عددی
extrasensory U ماورای احساس معمولی خارج از احساس عادی
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
middle sized U دارای اندازه متوسط
of an out size U دارای اندازه غیر معمل
routinize U عادی یا روزمره کردن بجریان عادی انداختن
hypermnesia U ازدیاد غیر عادی خاطرات وافکار گذشته افزایش غیر عادی حافظه
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
longhand U خط معمولی
copybook U معمولی
faceless U معمولی
routines U معمولی
routinely U معمولی
received U معمولی
routine U معمولی
open cheque U چک معمولی
run-of-the-mill <idiom> U معمولی
usu U معمولی
wonted U معمولی
ordinary U معمولی
ferial U معمولی
light water U اب معمولی
conventional U معمولی
standard U معمولی
normal U معمولی
standards U معمولی
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
commonest U معمولی متعارفی
ordinary share U سهام معمولی
standard bar U میله معمولی
mulberry U توت معمولی
mulberries U توت معمولی
unselected clay U خاک رس معمولی
ordinary clay U خاک رس معمولی
complementing U تعارفات معمولی
commoners U معمولی متعارفی
standard brick U اجر معمولی
general cargo U کالای معمولی
complements U تعارفات معمولی
common link U حلقه معمولی
complement U تعارفات معمولی
complemented U تعارفات معمولی
common U معمولی متعارفی
ordinal type U نوع معمولی
general U کلی معمولی
American bond U آجرچینی معمولی
medium lampholder U سرپیچ معمولی
irregular U غیر معمولی
banal U مبتذل معمولی
commonplace U معمولی مبتذل
nonstandard U غیر معمولی
rudas U پست معمولی
ambient U پس زمینه معمولی
undresses U جامه معمولی
undress U جامه معمولی
typical <adj.> U بافت معمولی
single precision U با دقت معمولی
mass concrete U بتن معمولی
general U معمولی و نه مخصوص
generals U کلی معمولی
ap seogi U ایستادن معمولی
generals U معمولی و نه مخصوص
hepatica U غافث معمولی
normal permeability U نفوذپذیری معمولی
man in the street U فرد معمولی
normal interval U فاصله معمولی صف
normal good U کالای معمولی
wrought iron U اهن معمولی
charge hand U کارگر معمولی
undressing U جامه معمولی
white mulatto U توت معمولی
ethanol U الکل معمولی
ethyl alcohol U الکل معمولی
street virus U ویروس معمولی
standard trench U سنگر معمولی
ranko U سرباز معمولی
rock brake U بسفایج معمولی
mean U پست معمولی
meaner U پست معمولی
meanest U پست معمولی
plain concrete U بتن معمولی
piper nigrum U فلفل معمولی
common whipping U بست معمولی
the a merchant U سوداگر معمولی
everyday U معمولی مبتذل
procedure message U پیام معمولی
standard U طبیعی یا معمولی
standards U طبیعی یا معمولی
standard motor U موتور معمولی
civil time U ساعت معمولی
gauges U اندازه اندازه گیر
gauged U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
stand U سطح معمولی اب دریا
joiner door U درب معمولی ناو
week day U روز معمولی هفته
walk U گام معمولی اسب
admedium lampholder U سرپیچ بزرگتر از معمولی
in normal situations on public roads U در ترافیک معمولی خیابان
conventional U جنگ افزارهای معمولی
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
conventional milling machine U دستگاه فرز معمولی
light hydrogen U هیدروژن سبک یا معمولی
stake driver U بوتیمار معمولی امریکایی
inverted l antenna U انتن معمولی رادیو
l antenna U انتن معمولی رادیو
walked U گام معمولی اسب
martlet U پرستوی معمولی اروپایی
meadow mushroom U قارچ خوراکی معمولی
regular weave [plain] U بافت معمولی و ساده
fencing measure U فاصله معمولی دو شمشیرباز
milkwort U پلی گالای معمولی
undersized U کوچکتر ازاندازه معمولی
well-worn U پیش پا افتاده معمولی
well worn U پیش پا افتاده معمولی
normal charge U خرج معمولی توپ
chamomile U بابونه معمولی یامعطر
standard rain gage باران سنج معمولی
ordinary grasp U گرفتن میله معمولی
common stock U سهام معمولی شرکت
head cold U سرماخوردگی معمولی زکام
standard size whole brick U اجر فشاری معمولی
routes U راه جریان معمولی
normal sulphation of battery U سولفاتی شدن معمولی
bracket U حالت معمولی کروشه
normal magnetization curve U خم مغناطیس پذیری معمولی
standard lamp holder U سرپیچ معمولی لامپ
route U راه جریان معمولی
walks U گام معمولی اسب
outre U خارج از حدود معمولی
combination grasp U گرفتن معمولی و برعکس
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
fair wear and tear U خسارت در حد معمولی فرسودگی در حد معمول
horseweed U خزه معمولی امریکای شمالی
It was the usual scene. U صحنه [موقعیت] معمولی بود.
ordinary differential equation [ODE] U معادله دیفرانسیل معمولی [ریاضی]
ordinary least square method U روش حداقل مربعات معمولی
ordinary U پیام معمولی از نظر ارجحیت
deffered maintenance U تعمیر ونگهداری غیر معمولی
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
guttersnipe U نوک دراز یا پاشله معمولی
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
commonest U عادی
groovy U عادی
run of the mill U عادی
gen U عادی
unexceptional U عادی
regulars U عادی
common U عادی
commoners U عادی
routines U عادی
regular U عادی
normal U عادی
customary U عادی
routinely U عادی
private U عادی
ordinary U عادی
habitual U عادی
run-of-the-mill U عادی
uncritical U عادی
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
2make the case? به فارسی چی میشه
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
4express, overexpression
1offshoring
2high dimentional task solution space
1veterans
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com